به گزارش «شیعه نیوز»، به نظر میرسد شگفتیهای افغانستان هرگز پایان نمییابد. مقامات آمریکایی در طول این چند دهه بارها موضع گرفتهاند که افغانستان به لحاظ معادن استراتژیک ارزشی برای این کشور نداشته است. این فرضیه دلیل اصلی بیتوجهی آمریکا به افغانستان تا زمان هجوم شوروی سابق به این کشور در سال 1979 میلادی و موافقت با رها کردن افغانستان در دامن پاکستان و عربستان سعودی پس از شکست شوروی سابق در افغانستان محسوب میشد.
در 13 ژوئن سال 2010 میلادی، روزنامه نیویورک تایمز گزارشی را منتشر کرد که چطور تیم کوچکی از مقامات پنتاگون و زمینشناسان آمریکایی ناگهان حجم بالایی از مواد معدنی به ارزش یک هزار میلیارد دلار را کشف کردند.
اما مسئله ثروتهای معدنی افغانستان و کشف آن توسط پنتاگون مسائل جدیدی نیستند. خبرگزاری رویترز در 16 مارس سال 2009 میلادی گزارش داد که «محمد ابراهیم عادل» وزیر وقت معادن افغانستان، اعلام کرد که براساس اطلاعات سازمان زمینشناسی آمریکا، افغانستان به لحاظ مواد معدنی، ثروتمندترین کشور منطقه است حتی صدها برابر بیشتر از دیگر کشورها.
در خصوص اطلاعات سازمان زمین شناسی آمریکا، نیویورک تامیز گزارش داد که دادهها و اطلاعات این سازمان از دادههای مختصصهای معدن شوروی سابق که 0 سال قبل جمعآوری شده بود، گرفته شده است.
این در حالی است که آشکارترین نقل قول گزارش پنتاگون ثروت زیاد معدنی افغانستان و یا بیتوجهی آمریکا نسبت به این معادن نبود بلکه نکته مهم این گزارش احتمال تبدیل شدن افغانستان به «عربستان کوچک» بود.
«گرالد پوسنر» نویسنده کتاب «رازهای پادشاهی»، در کتابش نوشت که جنگ افغانها علیه شوروی سابق همانطور که برای اسلامگراهای افغان یک موهبت الهی به شمار میرفت، برای خانواده سلطنتی عربستان نیز یک فرصت طلایی محسوب میشد. بر همین اساس، برخی مقامات عربستان سعودی مانند شاهزاده «بندر» و «شاهزاده سلطان» وزیر دفاع عربستان تجاوز شوروی سابق به افغانستان را فرصت طلایی برای نزدیک کردن روابط با آمریکا به شمار آوردند.
این مقامات عربستانی در گفتوگو با دیگر مقامات این کشور برای متقاعد کردن آنها اعلام کردند که این مسئله (تجاوز شوروی سابق به افغانستان) فرصت نادری است که ریاض جایگزین اسرائیل به عنوان شریک استراتژیک آمریکا در منطقه شود.
واژه طالبان و حرکت این گروه تا سال 1994 میلادی در افغانستان شنیده نشده بود. قبل از حمله شوروی سابق به افغانستان، تفکر و ساختار مدارس دینی طالبان وجود نداشت تا جایی که با طرحی از سوی سازمان اطلاعات پاکستان به کمک کشورهای خارجی، طالبان را نه از داخل افغانستان بلکه از مدارس دینی در پاکستان استخدام کردند.
این روند نه توسط افغانها بلکه توسط عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب به هدف تحول دینی و سیاسی جنوب آسیا مورد حمایت مالی قرار گرفت.
نسخه مکتب «دیوبندی» طالبان در پاکستان و وهابیت در عربستان سعودی فعالیت میکردند. حمله انتحاری هرگز در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق و در زمان حکومت طالبان افغان در سال 1996 میلادی، وجود نداشت و مردم افغان نیز هرگز تمایل به اسلام افراطی نداشتند بنابراین به نظر میرسد این تفکرها تحت شرایط خارج از کنترل مردم افغان، به آنها تحمیل شده است.
در ابتدا، آمریکا هیچ درکی از از افغانستان و آنچه که باید در این کشور انجام دهد، نداشت و تنها از راهنماییهای عربستان سعودی پیروی میکردند تاجایی که برخی دیپلماتهای آمریکایی پیروزی طالبان را اینطور تفسیر میکردند که افغانستان تبدیل به مینیاتوری از عربستان سعودی شده است.
دولت اوباما دستاورد خاصی برای گزارش دادن به مردم آمریکا ندارد زیرا گزارشها از ناامیدی از فساد دولت افغانستان روزانه منتشر میشود.
حامد کرزی رئیسجمهور سابق افغانستان بر سر دهها مسئله در مقابل واشنگتن قرار گرفت. نه تنها پروژه بازسازی و جنگ با شکست روبرو شد بلکه حمله آمریکا به افغانستان برای ایجاد حکومتی که بتواند این کشور را کنترل کند، نیز نتیجه در بر نداشته است. به گزارش واشنگتن پست، این مسئله نیز طرح اوباما مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان خطر روبرو میشود.
در نتیجه، بدون هیچ دلیل عقلانی و قانونی برای ماندن در افغانستان و یا هیچ توجیهی برای صرف میلیاردها دلار دیگر، واشنگتن اعتراف کرد که افغانستان برای آینده منافع معادن استراتژیک آمریکا حیاتی است.
به نظر میرسد که انگیزه قدیمی تبدیل افغانستان به عربستان سعودی آسیای مرکزی اصلیترین انگیزه آمریکا برای ادامه حضور و تداوم جنگ در افغانستان است.
انتهای پیام/654