اگرچه از نظر شیعه، امامت منصبى است که از جانب حق تعالى عطا گردید و به وسیله پیامبرش ابلاغ میشود؛ زیرا امام باید داراى مقام عصمت باشد و تنها خداوند و پیامبر او است که میدانند چه کسى داراى مقام عصمت است و لیاقت مقام عظماى ولایت و امامت را دارد، ولى متوقف بودن آن منصب به حسب ظاهر بر قبول دعوت، عللى داشته که بعضاً بیان میشود.
مبانی فلسفی مهدویت از دو جهت قابل بررسی است: از جهت علت غایی و از جهت علت فاعلی؛ یعنی از سویی مقتضای هدف داشتن خلقت و محال بودن نقض غرض، وجود انسان کامل است، و اینکه انسان کامل در سلسلۀ علت غایی خلقت عالم قرار داشته باشد.
شرط عصمت برای ائمه را می توان از آیه 124 سوره بقره استفاده کرد، حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) بعد از آن که از طرف خدای متعال به عنوان امام منصوب شد، درخواست ادامه مقام امامت در ذریه خود را نمود....
گروهی از دانشمندان مسلمان معتقدند در مواردی که وحیى در باره رخدادی به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نمیرسید، آنجناب از روى اجتهاد خودش تصمیم میگرفت. البته ممکن بود که تصمیمات آنحضرت خلاف اولویت یا مصلحت بوده باشد. آنچه در آیات مربوط به واقعه "بدر" و "تبوک" در قرآن ذکر شده است، این است که خداوند پیامبرش را خطاب و عتاب میفرماید که چرا بر خلاف اولویت یا مصلحت عمل کرده است.
همان طور که بیان گردید حضرت همچون دیگران زندگى میکند و از زندگى معمولى و عادى برخوردار است و آنچه در روایات به چشم میخورد این است که آن حضرت از غذا و لباس به حداقل اکتفا فرموده است.
نشانههای ظهور به قسمتهای گوناگونی تقسیم میشوند که از آن جمله است: "علایم حتمی" و غیر "حتمی".
بحث درباره علایم ظهور امام عصر( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) مقداری پیچیده است و نیاز دارد که تمام روایات در موضوع مهدویت به صورت مبسوط بررسى شوند، اما اجمالاً از روایات استفاده میشود که علایم ظهور از یک جهت بر دو دستهاند.
در متون روایی به مدرکی که اثبات نماید این جمله ی « کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء» حدیثی از معصومان است برخورد نکردیم. ولی این عبارت برداشت درستی از مجموع حادثه کربلا و خط سیر امامت و در بر دارنده ی چندین پیام آموزنده و زیبا است.
در بررسی روایات تاریخی مربوط به تشنگی اصحاب و اهل بیت امام حسین ( علیه السلام ) و روایاتی که خبر از غسل و وضو و شست و شوی امام و اصحابش در صبح عاشورا می دهند؛ باید گفت که تنها چیزی که در این زمینه از قطعیات تاریخ است یکی محاصره ی کاروان امام ( علیه السلام ) از دسترسی آنها به آب و دیگری تشنگی امام حسین ( علیه السلام ) در لحظه ی شهادت است. اما نقل های دیگری که در کتب تاریخی آمده هیچکدام قطعی نیستند و سندهای کاملاً قابل اعتمادی ندارند.
هم اکنون ما در دوره "غیبت کبری" بسر می بریم که دوران "نیابت عامه" است. به این معنا که در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقیهان و علمای بزرگ شیعه است، که دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند و وظیفه و تکلیف مردم نیز اطاعت و پیروی از راهنمایی های آنان است. اما این که در این زمان امام زمان ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) کتابی تألیف نمی کند تا مردم و علما بر آن رجوع کنند می تواند علت های زیادی داشته باشد ...