چنانچه می دانیم دین از جانب خدای متعال به عنوان جامع ترین و کامل ترین دین آسمانی بر پیامبر اکرم نازل گردید که تا روز قیامت ثابت و تغییرناپذیر می باشد و همه ی اوصیای الهی و ائمه ی اطهار موظف به حفظ و گسترش آن در بین مردم می باشند.
عبارتی که در روایات فراوانی دیده می شود این است : "یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا"[1] ( زمین را پر از عدل و داد می کند همانطور که پر از ظلم و ستم شده است) آنچه از این روایت فهمیده می شود آن است که ظهور حضرت و فراگیر شدن عدالت او در زمانی است که ظلم و جور در جهان شیوع پیدا کرده است.
منشأ این توهم، ممکن است سه امر باشد: یکى تفاوت نهادن بین ائمه ( علیه السلام )؛ دوم، خردسالى ایشان هنگام شروع امامت؛ و دیگرى، طول عمر ایشان.
از آن رو که پرسش فوق بسیار کلى و مجمل است؛ بر آن شدیم تا اشارهاى کوتاه به زندگانى، اخبار غیبى و علایم ظهور حضرت حجت ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) داشته باشیم.
جلوگیری و ممانعت از عملی شدن خواسته پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) (درخواست آوردن قلم و دوات برای نوشتن وصیت قبل از وفاتشان) از وقایع مشهور در تاریخ است که از آن به اسامی مختلفی نظیر واقعه "یوم الخمیس" یا واقعه "قلم و دوات" یاد شده است. سکوت حضرت علی( علیه السلام ) در این حادثه دلیلی بر نفی اصل وقوع آن نیست بلکه باید دید که دلیل آن چه بوده است و آیا این سکوت منافاتی با شجاعت آن حضرت دارد یا نه؟
دیدگاه قرآن نسبت به جهاد این است که جهاد چه ابتدایى باشد یا دفاعی، به منظور احیاى حق انسانیت است و توحید از اهم حقوق انسانى میباشد. توحید نفیسترین متاع فطرت است که اسلام براى حفظ و دفاع از چنین حقى، جهاد را تجویز نموده است و امر به معروف و نهى از منکر هم دقیقاً در همین راستا قرار دارد؛ لذا است که اسلام مسلمانان را موظف کرده تا در راه نجات انسانها از گمراهى و جهالت و... تلاش نماید و تنها به فکر خود نباشند.
یکی از مهمترین مسائلی که پیغمبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه اطهار کراراً گوشزد مردم می نمودند، برچیده شدن دستگاه ظلم و ستم به دست مهدی موعود( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) است. از این جهت وجود مقدس امام زمان( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) همواره مورد توجه دو دسته مردم می باشد...
مشاهده جمال نورانی حضرت ولی عصر ( علیه السلام ) به دو صورت ممکن است.
مؤمنان و شیعیان امام زمان ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، خود و اعمال خویش را در محضر آن حضرت می بینند و از ترس این که مبادا خاطر شریف آن عزیز را مکدر نمایند و یا محروم از عنایات ویژه ی حضرتش گردند، برای قرب بیشتر و جلب توجه خاص آن حضرت در راه تعالی و تکامل باید بیشتر تلاش کنند و مواظب باشند که نکند خدای ناکرده با اعمال و کردار ناپسند خویش خاطر آن حضرت را از خویش مکدر نمایند.
نهی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) از برشمردن انساب خویش قبل از حضرت عدنان تا حضرت ابراهیم و از حضرت ابراهیم تا حضرت آدم، در احادیث آن حضرت و در کتاب های متعددی آمده است و علت نهی حضرت از چنین کاری، معلوم نبودن انساب و اجداد قبل از عدنان و جلوگیری از اختلاف مورّخان در این زمینه بوده است.