«شیعه نیوز»: تاریخ از جمله علومی است که به سبب نقش مهم آن در سرنوشت بشریت و اقوام، مورد توجه علوم کلان دیگر قرار گرفته است. در اهمیت این تاریخ همین بس که قرآن به عنوان کتاب وحی، از تاریخ بسیار سخن گفته که به تعبیر امام باقر علیه السلام «القرآن نزل اثلاثا: ثلث فینا و فی أحبائنا؛ و ثلث فی أعدائنا و عدو من کان قبلنا؛ و ثلث سنّه و مثل»۱ قرآن به تاریخ اهمیت بسیار داده، اما نه تاریخی که صرفا درصدد طرح یک داستان و واقعه تاریخی باشد و نهایت از دل آن عبرتی در حیطه مسائل فردی بیرون آید. بلکه تاریخ همراه با سنتها و خط سیر تاریخ و به نوعی فلسفه تاریخی که بتواند چراغ راه آینده، در سطح مسائل سیاسی-اجتماعی و امور کلان حکومتی-تمدنی باشد.
علاوه بر نگاه کلان نسبت به تاریخ، موارد بسیاری در برداشت صحیح از تاریخ دخالت دارد که مهمترین آن طرح سوال درست است. چرا که اگر با سوال غلط-که البته خود ریشه در نگاه اشتباه به تاریخ یا برداشت غلط از آن یا تمسک به محتوای نادرست دارد- سراغ تاریخ برویم، قطعا به جواب درست نخواهیم رسید.
همین اشتباهات در سرنوشت سازترین برهه تاریخ شیعی یعنی عاشورا نیز تا حدودی وارد شده است. به طور مصداقی میتوان از تصویرسازی ذهنی پیرامون شخصیت حربن یزید ریاحی سخن گفت. یک بررسی اجمالی نشان میدهد ذهنیت بسیاری از افراد جامعه درباره شخصیت حر بن یزید ریاحی این است که او با گذشتهای سیاه به میدان مبارزه علیه امام حسین علیه السلام آمد. آنگاه با سپاه چهارهزارنفره خود راه را بر حسین بن علی بست و ایشان را مجبور تغییر مسیر از کوفه به کربلا کرد. سپس این سوال طرح میشود که چه نقطه عطفی در زندگی این شخصیت وجود دارد که هنگام تصمیم گیری در سر دوراهی سعادت و شقاوت، راه سعادت ابدی را برمی گزیند و با توبه عاقبت بخیری را نصیب خود مینماید؟
این نگاه به شخصیت حر و این طرح سوال برای آنها که درصددند نمونههای تاریخی برای طرح مسائل اخلاق فردی نظیر توبه و عاقبت بخیری و... بیابند و از فراز منابر ارائه کنند، بسیار کارآمد است، اما چه میزان این برداشت منطبق بر واقعیت تاریخی است جای سوال دارد؟
برای پاسخ به این سوال میتوان رجوعی دوباره به تاریخ داشت و شواهدی را یافت مبنی براینکه نه تنها حربن یزید ریاحی گذشته سیاهی ندارد و در دسته بندی عرفی جز اراذل و اوباش و یا الوات لاابالی قرار نمیگیرد، که بعکس او مردی دیندار با سابقهای درخشان است و در او صفاتی، چون شجاعت و جوانمردی و معرفت و حیا و حرمت داری، یافت میشود. علاوه برموارد مذکور، او محبوبیت و مقبولیت عمومی نیز دارد به طوری که ابن زیاد هنگام جستجوی فرمانده برای لشکر چهارهزارنفره خود به عنوان پیشقراولان، بهتر از او را نمییابد. چرا که حر علاوه بر داشتن ویژگی شجاعت و جنگاوری، از مقبولیت عمومی و وجاهت نزد مردم برخوردار است و این ابزاری قابل اعتناست در دست عبیدالله بن زیاد برای فریفتن افکار عمومی به طوری که هر کوفی از خود بپرسد اگر راه حسین درست است چرا افرادی، چون حربن یزید در مقابل او صف آرایی کرده اند؟
شاهد دیگر نمازخواندن حربن یزید ریاحی به امامت امام حسین علیه السلام که منابع تاریخی به آن اشاره دارند.۲ این خود دلیلی بر این مطلب است که او نه تنها اهل دیانت و نماز بوده بلکه حضرت را به عدالت قبول دارد. همچنین آنجا که با عبارت «ثکلتک امک»۳ امام حسین مواجه میشود، حرمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نگه داشته و این نشان از معرفت و حیای این مرد بزرگ دارد.
اگر ما به پیشینه شخصیتی و زندگی حربن یزید اینگونه بنگریم، لاجرم سوال ما متفاوت شده و رفتار حر صرفا در حوزه اخلاق فردی محبوس نمیشود و میتوان مفاهیم مهم اجتماعی از آن برداشت کرد. درنتیجه سوال این خواهد بود: چرا چنین فردی با این سابقه درخشان دینداری و با داشتن چنین سجایای اخلاقی، از امام خود دور افتاده و رزق معیت و همراهی امام زمان خویش را از دست داده است؟ آنگاه پاسخ به این سوال میتواند برای حال امروز جامعه ما که در عین دینداری و اعتقاد عمیق به اهل بیت، از امام زمان خویش جدا افتاده و به تعبیر مرحوم صفایی «وتر موتور شده است؟» مفید فایده باشد که البته این سطور مجالی برای پاسخ به این سوال ندارد و اگر خدا بخواهد در فرصتی دیگر بدان پرداخته خواهد شد.
پینوشت:
[۱]تفسیر القمی، مقدمةج۱، ص: ۲۱
[۲]سوگنامه آل محمد، ص ۲۱۸ به نقل از ترجمه ارشاد مفید ج ۲، ص ۸۰
[۳]وقعة الطف، ص: ۱۷۱
منبع: جوان آنلاین