سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

شعري از امام موسي صدر خطاب به مادر

امام موسي صدر، رهبر ايراني شيعيان لبنان و بنيان‌گذار مقاومت شيعي در اين كشور، علاوه بر مقام اجتهاد و رهبري سياسي و نظامي، از طبع شعر و طنز هم برخوردار است و چه‌بسا اكنون نيز در كنج زندان‌هاي ليبي به نگارش كتابي، شعري يا خاطره‌اي مشغول باشد.
کد خبر: ۱۰۲۷۴
۱۸:۱۱ - ۰۶ آبان ۱۳۸۷

به گزارش "شیعه نیوز" به نقل از فارس، نويسنده وبلاگ "خاطراتي درباره امام موسي صدر" در تازه‌ترين پست‌ وبلاگ خود موضوعي را با عنوان "نامه امام موسي صدر به مادر و خواهرها" منتشر كرده است.
اين نامه محبت‌آميز را در قالب شعري نگاشته كه خالي از طنز و مطايبه نيز نيست.
برپايه اين گزارش در اين وبلاگ مي‌خوانيم:
امام موسي صدر را همه دوست داشتند، خصوصاً خواهرها و مادر و برادرها.
زماني كه امام موسي صدر به حوزه علميه نجف رفته بود و پدر بزرگوار ايشان هم دارفاني را وداع كرده بودند، نبودن امام صدر براي خانواده بسيار سخت‌تر بود.
البته امام صدر ارتباط خود را با خانواده از طريق نامه حفظ كرده بود و با نوشتن نامه از حال ايشان با خبر مي‌شد.
آنچه در زير خواهيد خواند شعرگونه‌اي است از ايشان كه براي مادر و خواهرها نوشته‌اند تا هم از حالشان باخبر شوند و هم نشاط و شادابي و روحيه خانواده را پس از رحلت آيت‌الله العظمي صدر حفظ كرده باشند.
ظاهراً خانواده پس از رسيدن اين نامه دور هم جمع مي‌شدند و نامه پر از مهر و محبت برادر را كه خالي از شوخي و مطايبه هم نيست مي‌خواندند.
خواندن اين نامه امروز هم بسيار بسيار شيرين است:

اي مادرخوب مهربانم اي نام تو راحت روانم
اي روي تو مهر تابناكم پس نيست زشام تيره باكم
اي پاي تو بر سر بهشتم جز با تو مباد سرنوشتم
اكنون كه به هجر مبتلايم وز محضر مهر تو جدايم
اين نامه تو بود انيسم در كلبه دل بود جليسم
شبهاست رفيق شام تارم در روز چو توست غمگسارم
درد دل خود به او بگويم دلجوئي تو در او بجويم
زو مي‌شنوم لطيف بويت هم بوسه زنم بر او چو رويت
آرام دلم ز درد و غم هست افسوس يكيست وه چه كم هست
از زهرا رسيده مكتوب ديروز يكي دو صفحه خوب
از مهر و محبتش شدم شاد رحمت به تبار پاك او باد
از جواب خوش عزيز جانم فاطي خاتون مهربانم
وز حفظ ائمه كبارم خرسند و خوش و اميدوارم
اميد كه مادرگرامي تشويش رود ازو تمامي
هر چند كه دور هست مادر از حضرت او كه مهربانتر
مهماني‌ها بود گوارا افسوس كه بهره نيست ما را
پس شام و نهار نوشتان باد ياد من هم بهوشتان باد
اميد كه بعد چند گاهي من هم برسم ز گرد راهي
چون حلقه انجم فروزان برگرد رخت شويم گردان
هر روز به منزل يكي سور با ميل رويم ور نه با زور
از حيث خوراك و درس واخلاق بسيار بود دماغ من چاق
تعطيل دروس اگر كه باشد با گعده سور و رفت و آمد
سرگرم شوم تمام ايام به خويش وندان مهربان تام
امروز دو حوله هم خريدم از پول زياد دل بريدم
با يك دينار و ثلث راحت گشتم بخدا از اين كثافت
سردي هوا زياد نبود پس آتش هم مراد نبود
پوستين و اطاق گرم دارم در غرفه خود چو شهريارم
خويشان همگي سلام دارند سالِمند و گرم كارند
داداش عزيز را سلامي تقديم كنيد و احترامي
سلطاني حضرت گرامم از دور سلام و شوق دارم
آقاي عبادي معظم كان سايه او نگرددم كم
افسوس جواب هر سه نامه بر تن ننموده است جامه
آن صادقي عزيز جانم آن دوست صادق جوانم
مكتوب عزيز او رسيده گرديده مرا چو نور ديده
قربان علي روم كه جان است درمان دل فسردگان است
از دور دو دست خاله خانم مي‌بوسم از نجف الي قم
اندر حرم مطهر شاه يادش بكنم بگاه بيگاه
خانم منصور محترم هم تقديم كنيد احترامم
اي خواهران مهربانم قربان شما روم بجانم
اي شاه آباجي مكرم قربان شما دوباره گردم
گر طاهره عزيز قم هست پس نامه او بود به پيوست
صد بار شوم فداي رويش قربان خصائل نكويش
منصور عزيزتر ز چشمان آن خواهر پاك و پاك ايمان
قربان محبتش بگردم كو هست علاج جمله دردم
اما به بتول خانم ماه آن خواهر اختصاصي شاه
كز دوري او دلم گرفته است بر دامن او نباشدم دست
از دادن كاغذش چه مانع هستم به چهار سطر قانع
زهرا خانم كه جاش خالي تا رَحمت من كشد به حالي
فاطي جانم كه ذكر او بود او را سپردم به حفظ معبود
آن دختر عاقل آن ربابم زو منتظر يكي جوابم
صد بار به هر يكي سلامي شوق و علاقه تمامي
و آنانكه به خدا هستند تابع هستم به سلام خود مصدع
در سايه لطف حق بود شاد آنگاه به زير سايه‌ات باد
پروين خانم اميدوارم او را بخداي مي‌سپارم

*تاكيد مي‌شود؛ انتشار مطالب وبلاگ‌ها در "سرويس فضاي مجازي" به معناي تاييد محتواي آن‌ها نيست و صرفاً به منظور گسترش فرهنگ تعامل و نقد صورت مي‌گيرد.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: