از دیدگاه مذاهب و ادیان، عقیده به ظهور حضرت مهدی علیه السلام، یک مسأله ای کاملاً فطری وطبیعی است که با سرشت آدمی آمیخته شده، وعمری به درازای عمر آفرینش انسان دارد.
هنگامی که به وضع کنونی جهان نظر می افکنیم وسیر صعودی جنایتها، جنگها وخونریزی ها، کشمکش ها، واختلافات بین المللی وگسترش روز افزون مفاسد اخلاقی واجتماعی را مشاهده می کنیم، پرسشهایی برایمان مطرح می شود ...
حقانیت و اصالت ادیان و جریان های مذهبی و معنوی را با چهره های موجود در آن دین یا جریان معنوی می سنجند. ارزش و اعتبار اسلام، و به ویژه تشیع را می توان به درخشش چهره هایی در آن دانست که همگان، فارغ از گرایش های دینی و قومی، به بزرگی و عظمت آنها اذعان دارند.
تردیدی نیست که عقیده به ظهور حضرت مهدی علیه السلام، یک اعتقاد اصیل دینی ومذهبی می باشد که ریشه های محکم واستوار آن، در تمام ادیان الهی وکتاب های آسمانی قرار داشته وجزء عقاید قطعی ودیرین مسلمانان وهمه پیروان ادیان عالم است.
چشم داشت آمدن یک مصلح آسمانى و امید به آیندهاى روشن و استقرار صلح و عدل، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمىشناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
بعضى از نا آگاهان چنین پنداشته اند که انتظار مهدى (عجل الله فرجه)، ممکن است سبب رکود وعقب ماندگى، یا فرار از زیر بار مسئولیت ها وتسلیم در برابر ظلم وستم گردد. چرا که اعتقاد به این ظهور بزرک مفهومش قطع امید از اصلاح جهان قبل از او وحتى کمک کردن به گسترش ظلم وفساد است تا زمینه ظهور آن حضرت فراهم گردد!
بعضی از ناآگاهان چنین پنداشته اند که انتظار ظهور مهدی ( علیه السلام ) ممکن است سبب رکود و عقب ماندگی یا فرار از زیر بار مسؤولیتها و تسلیم در برابر ظلم و ستم گردد، چرا که اعتقاد به این ظهور بزرگ مفهومش قطع امید است از اصلاح جهان قبل از او حتی کمک کردن به گسترش ظلم و فساد است تا زمینه ظهور آن حضرت فراهم گردد.
در ابتدا به بررسی مفهوم گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله، و جامعه ایده آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی، به وسیله شخصیتی مقدس و عالی قدر که در روایات متواتر اسلامی از او به مهدی تعبیر شده است. اندیشه ای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی ـ با تفاوتها و اختلافاتی ـ بدان معتقدند.
مسئله قیام حضرت مهدی و انتظار موعود جهانی با چالش های متعددی روبه روست نظیر این که: اگر قرار است عدالت کامل در آخرت تحقق یابد، چه ضرورتی دارد که حکومت عدل جهانی در دنیا تشکیل شود؟ چرا انتظار فرج، افضل اعمال خوانده شده با این که سنخ «انتظار» از سنخ «عمل کردن» نیست، چه رسد به افضل اعمال بودن؟
دعا و توسل، دو نیاز آدمی و دو بال پرواز او برای فرار از دل مردگی حاکم بر فضای زندان دنیا هستند. همین امر انسان را بر آن می دارد تا در پی دست یابی به عواملی باشد که او را در راه درک مفاهیم ادعیه و زیارات یاری می رسانند.