مکتب و شیوۀ زندگی امامان معصوم(علیهم السلام)، شیوۀ اسلام ناب است که به صورت عملی در زندگی درخشانشان دیده می شود.
از جمله مباحث کلامی در میان مفسّران، تفسیر آیاتی از قرآن کریم است که موهم صفات انسانگونه برای خداوند متعال است. مجسّمه، اشاعره، معتزله و امامیّه در این باب اختلاف نظر دارند و هر یک با استفاده از رویکرد کلامیخود، این آیات را تفسیر نمودهاند.
با اینکه انسان گمان می کند; که توحید یکی از مسائل اسلام است و هزاران مسئله دیگر در اسلام در کنار توحید قرار گرفته است، ولی وقتی با نگاهی دقیقتر می نگرد می بیند اسلام سراسرش توحید است .
یکی از موضوعات مطرح در میان متکلمان، مساله تجسیم و جسمانیت خداوند متعال است. اکثریت متکلمان اهل سنت و نیز همه علمای شیعه منکر جسم بودن خداوند هستند و بر این نفی، به ادله عقلی و نقلی استناد میکنند.
آیین الهی که به وسیله ی قهرمان توحید ابراهیم خلیل الرحمان ابلاغ شده، اصرار بر تنزیه خدا از جسمانیت و مشابهت با مخلوقات دارد، ولی به مرور زمان در میان شرایع پیشین، به خاطر ارتباط و اختلاط با اقوام مشرک، مسأله ی تجسیم و تشبیه، به آیین یهود و سپس به نصرانیت، رخنه کرد.
شاخص ها و ویژگی های اعتقادی ، اخلاقی و رفتاری و عملکردی شیعه را می توان در آیینه قرآن که تابلوی راهنمای زندگی انسان است، مشاهده کرد.
جایگاه عقل در اسلام، جایگاهی تشریفاتی نیست تا تعامل آن با شرع به هیچ انگاشته شود. اگر عقل نوری از نور خداست و سلطان مملکت وجود، پس بایستی از مرتبت ویژه ای برخوردار بوده و نقش آن هم مشخص شده باشد.
روایاتی از امامان شیعه وجود دارند که در صدد بیان منطقی بطلان اعتقاد به نزول خدا برروی زمین بوده و اشاره ای به کفر معتقدان به آن ندارند.
از محمّد بن عبد اللّٰه خراسانى خادم امام رضا (علیه السلام) نقل است که روزى مردى زندیق بر آن حضرت وارد شد و گروهى نیز حضور داشتند، امام فرمود: بگو ببینم، اگر حرف، حرف شما باشد-اگر چه این طور نیست-آیا ما و شما یکسانیم؟ و نماز و روزه و زکات و اعتقادات ما ضررى به ما نرسانده است؟
دربارۀ امکان شناخت صفات خداوند سه دیدگاه وجود دارد .